جدول جو
جدول جو

معنی عسل خشک - جستجوی لغت در جدول جو

عسل خشک
(عَ سَ لِ خُ)
خشک انجبین است. (تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به عسل یابس و خشک انجبین و خشک انگبین شود
لغت نامه دهخدا
عسل خشک
خشک انگبین
تصویری از عسل خشک
تصویر عسل خشک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیل خشک
تصویر پیل خشک
در علم الکتریک پیلی به شکل استوانه ای از روی با میله ای از زغال در وسط استوانه و خمیری از دانه های زغال و بی اکسید منگنز اشباع شده با محلول نشادر
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
دهی از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است که در 71 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاهان و 29 هزارگزی سراب فیروزآباد واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و 125 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات، لبنیات و تریاک میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیه هیزم و ذغال است. اهالی آنجا از طایفۀ کوشوند هستند و در تابستان به حدود کوه میروند. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَ خُ)
مقابل دست چرب، بخیل. ممسک. که چیزی از دست وی نتراود و نفعی و فایدتی و مددی از او به کس نرسد
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ فِ خُ)
گیاه خشک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از علف خشک
تصویر علف خشک
کاه
فرهنگ لغت هوشیار